۱۳۸۴ فروردین ۲۶, جمعه

چشم من

يك چشمِ من اَندر غم دادار گريست

چشم دِگرَمحسود بود و نَگِريست

چون روز وصال آمد، او را بستم 

گفتم نَگِريستي، نبايد نِگَريست

هیچ نظری موجود نیست: