بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو
شب از فراغ تو می نالد ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو
دمی تو شربت وصلم ندادی، جانا!
همیشه زهر فراغت همی کشم بی تو
اگر تو با من مسکین چنین کنی، جانا!
دو پایام از دو جهان نیز در کشم بی تو
پیام دادم و گفتم بیا خوشم می دار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو
۱۳۸۶ بهمن ۱۱, پنجشنبه
بی تو
ارسال شده توسط
ابراهیم
at
پنجشنبه, بهمن ۱۱, ۱۳۸۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر