+ و اگر جان ما ارزشی داشته، برای این است که سخت تر از برخی جانهای دیگر سوخته است.
+ زمان حال سرشار از آینده هاست، البته اگر گذشته پیشاپیش داستانی برای آن طرح ریزی نکرده باشد. اما افسوس! گذشته ای یگانه زمینه ساز آینده ای یگانه است و آن را همچون پلی بی انتها در فضا فرا روی ما برپا می دارد.
+ و زندگی ما در برابرمان همچون جامی پر از آب سرد و گواراست. جامی مرطوب که بیماری تب دار آن را بدست می گیرد و ...
+ کاش هیچ انتظاری در وجودت حتی رنگ هوس هم بخود نگیرد، بلکه تنها آمادگی برای پذیرش باشد. منتظر هر آنچه به سویت می آید باش و جز آنچه به سویت می آید آرزو مکن. جز آنچه داری آرزو مکن
+ کاش آرزویت از سر عشق باشد و تصاحب عاشقانه.
+ تمایز میان خدا و خوشبختی قائل مشو و همه خوشبختی خود را در همین دم قرار ده.
+ به شامگاه چنان بنگر که گویی روز بایستی در آن فرو میرد؛ و به بامداد پگاه چنان که گویی همه چیز در آن زاده می شود.
+ نگرش تو باید در هر لحظه نو شود.
+ خردمند کسی است که از هر چیزی به شگفت در آید.
+ یگانه دارایی آدمی زندگی است.
+ همواره گوش فرا ده، اما هنگامی که لب به سخن می گشایی دیگر گوش مده.
+ برای من «خواندن» اینکه شنهای ساحل نرم است، بس نیست؛ می خواهم که پاهای برهنه ام آن را حس کنند ... به چشم من هر شناختی که مبتنی بر احساس نباشد بیهوده است.
+ آنچه آرزویش را داریم بیشتر عشق است تا تصاحب.
+ کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در چیزی که به آن می نگری.
از کتاب: مائده های زمینی و آسمانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر